امروز سالگرد حماسه کبیر فروغ جاویدان است، روزی که فرزندان دلیر و پاکباز خلق به میدان شتافتند و و نثار خون پاکشان مقاومت و انقلاب و آینده ایران را از حلقوم رژیم دیکتاتور خمینی بیرون کشیدند و به جهان گفتند با آتش بس و بی آتش بس جنگ اصلی بین خلق و ضدخلق است
میخواهم به دخترم ندا که در این حماسه بزرگ شهید شد بگویم، عزیزم تو عاشق اشرف بودی و آرزو داشتی زیر پرچم مسعود و مریم و در اشرف کار و مبارزه ات را ادامه بدهی، ولی تقدیر حساب دیگری روی تو باز کرده بود. این شعر را به تو تقدیم می کنم که بدانی الان اشرف هزارتا شده و خون تو و شهدای دیگر راه آزادی در رگهای همه اشرفیان و اشرف نشانان در جریان است
شهر اشرف هزار اشرف شد |
نگين
شرف
اولين روز كه اين قرعه بنامش كردند
خشت
اول بنهادند و بنايش كردند
گلش از پاكترين تربت عشاق زدند
مهد آزادگي و عشق
زمانش كردند
صدق و ايمان و وفاداري را
راز سربسته آميزه جانش
كردند
عزم جوشان و خروشنده شب كوبان را
خون جاري به رگانش كردند
نام فرخنده و والاي گل عصيان را
زيور پرشرف نام و مقامش كردند
چون نگين شرف اندر كف خلق ايران
شهر اشرف بدرخشيد و نمادش كردند
قبله عارف و عامي شد و نيكان زمان
سعي هاجر به تمناي وصالش كردند
آسمان در دل شب همچو سحر بازشكفت
ز شراري كه ستم سوز شهابش كردند
تا خزانش نزند ضربه به صد بند گران منزل پرگل و جاويد بهارش كردند
خلق و تاريخ وطن مست شراب شادي شكر ايزد ز چنين لطف و عطايش كردند
چون نگين شرف اندر كف خلق ايران شهر اشرف بدرخشيد و نمادش كردند
همچو ققنوس ز خاکستر خود شعله کشید شد
هزار اشرف و با شور دعایش کردند
خارج از بعد مکان بر سر هر بازاری اشرف از اوج درخشید و صلایش کردند
حاليا شهر شرف ، شهر رها ميبالد به دو دستي كه در آن روز بنايش
كردند
No comments:
Post a Comment