دوستی شعر زیبایی برایم ارسال کرد.ساعاتی به فکر رفته بودم که چه بر سر ملتمان آمده و چگونه و با چه امیدی این وضعیت را تحمل میکنند. عکس را برایتان می گذارم ، بخوانید و درلحظات من شریک شوید.
اين زمان ديگر خريداري نمانده
سفره ها خالي است و ناني نمانده
آنکه در بالا نشسته سفره اش خالي نميشه
آنکه پايين است اما در دلش نايي نمانده
طنز تلخ اينکه ميان سنگ و سندان
بهر ما له گشتگان جايي نمانده
ليک اميد از دل ما رختها را بر نبسته
ميکشانيمش به پايين وقت چنداني نمانده
سفره ها خالي است و ناني نمانده
آنکه در بالا نشسته سفره اش خالي نميشه
آنکه پايين است اما در دلش نايي نمانده
طنز تلخ اينکه ميان سنگ و سندان
بهر ما له گشتگان جايي نمانده
ليک اميد از دل ما رختها را بر نبسته
ميکشانيمش به پايين وقت چنداني نمانده
No comments:
Post a Comment